innocent, sinless, guiltless, impeccable, immaculate, irreproachable, lily-white
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او از هر جنایتی بیگناه شناخته شد.
She was found innocent of any crime.
خود ایالات متحده بیگناه نخواهد بود.
The United States itself would not be guiltless.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیگناه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیگناه